زاییدن با رهن کامل
در تذکره الآخوندی مستعفی آمده؛ بنده مفتخرم که ایام صدارت بر وزارت مسکن، هیچ مسکنی بنا ننمودم و این عهدی ازلی با شیخ بود. نقل است که آخوندالوزراء، سرایی داشت عظیم و در آنجا خانهای بسیار بود و تا آن ساعت در آن خانه مقیم بودی که خراب شدی! پس در خانهی دیگر شدی. گفتند چرا عمارتِ خانهی خلائق نکنی؟ گفت: مرا با خدای عهدی است که دنیا را آبادان نکنم. گفتند ویلای تو فراخ است و محکم، کوخ ملت است که خراب و سست است! گفت: بیم به دل راه مدهید که بیمه هستند خلائق.
چنانچه بیهقی در تاریخ نقل نموده: ملوک روزگار با یکدیگر عهد کنند و عقود و عهود که کرده باشند بهجا آرند تا خانهای برای خلق بنا نکنند.
رای فلاسفه لیبرال در ساختن خانه چنان باشد: خواجه آخوندالوزراء در مبحث تدبیرالمنزل، خانه را با یک دید فلسفی مینگرد و ما برای تتمیم این بحث رای او را می آوریم: اگر چه اعتبار حالِ منزلِ مِهر عوامالناس مزخرف است. پس عمارت بی هال و بی استخرشان به قوطی کبریت مانَد. خانه ارزانُاِلاجاره و اندک رهن را سزاور نباشد. اما افضل احوال منزل که ویلا بود (خواه با ژیلا، خواه بدون ژیلا) مخصوص خواص اهل مقام است و چنان بود که بنیادهای آن استوار باشد در لایه سوم زمین و سقفهای آن به ارتفاع بالا رود از آسمان هفتم مایل به عرش الهی و در و پنجرههای گشاده، رو به بر و بحر و دشت و دمن و دماوند. چنانچه به هنگام زلزله آخی نگوید و از گشادی آن بدون عسر به حیاط بگریزی.
اعتبار احوال جوار مهمتر از عبادت است. چنانچه مجاورت اهل رهن و اجاره و خانهبهدوشان، روح لطیف انسان را مکدر میکند. پس وزیر، این اشرف مخلوقات را ناچار آید که مقامگاه هر فصلی و موسمی بهحسب آن وقت، مُعِد نماید در شمال و جنوب و شرق و غرب، تا محفوظ ماند از آوارگی مستاجران خانهبهدوش که زیر فشار گرانی رهن و اجاره، زاییدهاند چه زاییدنی! گرچه با این ششقلو زایی، هنوز مشمول طرح مسکن در جوانی جمعیت نشدهاند.
آخوندُالوزراء حکیم، منزل در کوی شمال تهران گرفته بود. از حکمت آن استعلام کردند فرمود: تا اگر خواب بر چشم من غالب شود و از تفرج و چرخ در ویلا منع کند، آواز هزاران باغ مرا بیدار گرداند نه سر و صدای نوزادان همسایهها در جنوب شهر. (اخلاق الوزرا)
آخوندالوزراء را لقب گشته به «خانه بیزار» و آن را معنی بر آن بود کسی که کاری برای خانه نکند. وی را باور بر این باشد که مسکن مهر مزخرف است و ساختن خانه و دوختن جامه، تعب و رنجی فراوان دارد. خواجه آخوند را اعتقاد به مسکن اجتماعی بود چه سود! که در پشت کوه قاف است و نادیدنی و نایافتنی و نانشستنی. خانه ناکرده نباید فروخت.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0